میدانم که او به خاطر نمیآورد، دخترِ پیرهنِ آبی که آن شب کنارم خوابیده بود را که میگویم. همان که سر شبِ پیشِ من آمد و گفتیم و خندیدیم. تماماً شادی بود. از در آمد و روی مبل ولو شد، مانتو و شالِ سرش را گوشهای پرتاب کرد و علیرغمِ چهرهیِ بیحوصلهیِ من – که خودش میگفت بیشترِ اوقات بیحوصلهای – شروع کرد به تعریفِ اتفاقاتِ خوبِ روزش. بعد از گوشیاش موزیک پلی کرد و کمی تمرینِ رقصِ غربیِ کلاسیکی که اسمش را نمیدانم کردیم.
اشتراک گذاری در تلگرام
کلماتم را بلعیدهام. میدانم زبان برایِ گفتنِ کلمات بود اما من، از سالهای قبل دانه دانه آنها را از مغزم درآوردم، با هر غصهای که خوردم لقمه کردم و با دندان جویدم و با زبان بلعیدم. خوب به خاطر میآورم که شش سالِ قبل روی خطِ زردرنگِ کنارهیِ زمین بسکتبالِ مدرسهمان قدم میزدم و یک نفر به من گفت: ناراحت به نظر میرسی. چیزی شده؟» اما من کلمات را بلعیده بودم و فقط نه» برایِ گفتن وجود داشت. به تدریج بیشتر و بیشتر شد.
اشتراک گذاری در تلگرام
ARCHITECT PERSONALITY (INTJ, -A/-T) It’s lonely at the top, and being one of the rarest and most strategically capable personality types, Architects know this all too well. Architects form just two percent of the population, and women of this personality type are especially rare, forming just 0.8% of the population – it is often a challenge for them to find like-minded individuals who are able to keep up with their relentless intellectualism and chess-like
اشتراک گذاری در تلگرام
ما جفتمان رقاص بودیم. من رقاصِ فوقالعادهای بودم. اجراهایم در نیویورک و واشنگتن حرف نداشت. میلیونها نفر از سرتاسرِ دنیا هر سال به مراسمِ رقص ِ من و گروهم میآمدند تا ما را از نزدیک تماشا کنند. بهترین اجرایم، شاید اجرایِ ایروانِمان بود. یادم است از منتقدین امتیازِ بسیارِ بالایی گرفت و چیزِ دیگری که از آن اجرا به خاطر میآورم این است که آنجا او را دیدم. نه سرِ اجرا. وقتی کنارِ سالن ِ اجراییِ برایِ تمرین نشسته بودم و لم داده بودم رویِ سکویِ تماشاچی و
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت