محل تبلیغات شما
ما جفت‌مان رقاص بودیم. من رقاصِ فوق‌العاده‌ای بودم. اجراهایم در نیویورک و واشنگتن حرف نداشت. میلیون‌ها نفر از سرتاسرِ دنیا هر سال به مراسمِ رقص ِ من و گروهم می‌آمدند تا ما را از نزدیک تماشا کنند. بهترین اجرایم، شاید اجرایِ ایروانِ‌مان بود. یادم است از منتقدین امتیازِ بسیارِ بالایی گرفت و چیزِ دیگری که از آن اجرا به خاطر می‌آورم این است که آنجا او را دیدم. نه سرِ اجرا. وقتی کنارِ سالن ِ اجراییِ برایِ تمرین نشسته بودم و لم داده بودم رویِ سکویِ تماشاچی و

Don't you ever dream of escaping؟*

Tower of babel has fallen down again

to see through the eyes of an intj

ِ ,سرِ ,آنجا ,کنارِ ,سالن ,می‌آورم ,این است ,می‌آورم این ,خاطر می‌آورم ,به خاطر ,است که

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

هنرستان شاد بصیرت